وضعیت احساسی بسیار پیچیده که دامنگیر افراد زیادی شده است! وضعیتی که خود فرد متوجه آن نیست و گاها اطرافیان نیز سخت متوجه آن میشوند. تصور کنید فردی که بهطور عادی کارهای روزمره خود را انجام میداد، به یک باره تمایلی به انجام همان کارها ندارد. همان کارهایی که زمانی با شور و اشتیاق فراوان به سمت آنها میرفت. چه چیزی باعث ایجاد چنین حالتی در او شده است؟ آیا علایق او به یک باره تغییر کردهاند؟ خیر.
این فرد مشکلی روحی و روانی دارد. مشکلی که بسیار رایج بوده و افسردگی شناخته میشود و تاثیرات گستردهای بر زندگی فرد دارد. بهطورکلی فرد در این برهه، کم انرژی، بیاشتها، مشکلات خواب و عدم تمایل به انجام فعالیتهای روزمره را تجربه میکند. افسردگی در همه افراد به یک شکل نیست و درجات مختلفی را در افراد مختلف سبب میشود. برای درک بیشتر و عمیقتر علائم افسردگی و همچنین درمان افسردگی در ادامه همراه ما باشید.
روانشناسان افسردگی را چطور معنا کردهاند؟
در علم روانشناسی، از افسردگی بهعنوان یک وضعیت روانی همراه با جلوههایی از تغییر احساسات فرد یاد میشود. به این منظور که فرد دارای سطح انرژی بسیار پایین برای انجام امور روزمره خود، اختلالات خواب و تمرکز دارد. چنین فردی انگیزه خود را ازدست داد و احساس بیارزشی و پوچ بودن میکند. اغلب مشاهده میشود که زنان مبتلا به افسردگی دچار یائسگی نیز میشوند.
برخی از روانشناسان از افسردگی بهعنوان واکنشی طبیعی به موقعیتها و شرایط خاص یاد میکنند. اما افسردگی میتواند نشانه و زنگ خطری از وجود مشکلات روانی عمیقتری در فرد باشد. بههمین جهت، تشخیص افسردگی به علائم، شدت و تاثیر آن بر زندگی روزمره فرد بستگی دارد.
علت ابتلا فرد به افسردگی را دریابید!
سیگموند فروید، افسردگی را نتیجه تعارضات درونی و ناهنجاریهای درونی در هویت فرد میداند. پدر روانشناسی مثبت، مارتین سلیگمن، افسردگی را با کاهش امید به زندگی و توانایی ارزشیابی مثبت در زندگی مرتبط میداند. درنتیجه، افسردگی بهدلایل متفاوتی میتواند در فرد ایجاد شود.
- فعالیتهای شیمیایی مغز
- محیط زندگی
- تجربیات فردی
- اعتیاد به مواد مخدر
- سابقه خانوادگی
- استرس
- مشکلات روانی
- بیماریهای جسمی
- مشکل در روابط بین فردی
درنظر داشته باشید که فرد ممکن است بهدلیل هریک از موارد یاد شده یا ترکیبی از چند عامل به افسردگی دچار شود.
فرآیندهای شیمیایی، ساختاری و عصبی در مغز میتواند شما را افسرده کند!
بنابر مطالعات انجام شده در زمینه افسردگی، مشخص شد که عوامل بیولوژیکی میتوانند در ایجاد افسردگی دخیل باشند.
- اختلالات هورمونی؛ تغییر سطح هورمون استرس یا کورتیزول
- کاهش سطح نوروترانسمیترهای مغزی؛ مانند سروتونین، دوپامین و نوراپینفرین
- تغییر ساختار مغزی؛ مانند کاهش حجم هیپوکمپ، اختلال در انتقال پیام عصبی و ایجاد علائم افسردگی
- التهابات مغزی؛ یکی از عوارض جانبی که اختلالات مغزی بههمراه دارند،افسردگی است.
- اختلالات اتصال نورونی؛ دیستونی نورواناتومی به عوارضی چون افسردگی منتهی میشود.
همچنان در رابطهبا فرآیندهای شیمیایی، ساختاری و عصبی مغز که میتوانند به عوارضی چون افسردگی در شما منجر شوند، درحال انجام است.
محیطی که فرد را افسرده میکند!
محیط زندگی فرد نقشی بسیار حیاتی و تعیین کننده در وضعیت سلامت روانی و درگیری به افسردگی فرد دارد. فاکتورهایی در محیط اطراف فرد وجود دارد که میتواند افسردگی را در فرد ایجاد یا تشدید کند که گاها بر فرد تحمیل میشوند.
- اضطراب و استرس
- روخدادهای ناگوار زندگی؛ از دست دادن موقعیت شغلی، اقوام
- تنهایی؛ جمع گریزی
- اجتماع؛ فرهنگ و محیط زندگی پرفشار و پراسترس برای مثال استانداردهای زیبایی متعارف در برخی جوامع
- اعتیاد؛ مواد اعتیادآور یا نوشیدنیهای الکلی
- محیط؛ شرایطی چون شرایط جوی و قرارگیری مدام در معرض نور کم افسردگی را در فرد رقم میزند.
محیط زندگی فرد مهمترین و قدرتمندترین فاکتور در حفظ یا برهم زدن سلامت روانی او و افسرده کردن او است. درنتیجه برای پیشگیری یا حتی بهبود افسردگی فرد میتوان با تغییر محیط زندگی او آغاز کرد و نتیجهبخشی را مشاهده کرد.
تجربیاتی که فرد را تا افسردگی پیش میبرند!
زندگی هر فرد با دیگر افراد متفاوت است؛ چراکه رویدادها و اتفاقات متفاوتی را در زندگی خود تجربه میکنند. رویدادهایی که گاها بسته به شرایط بر فرد تحمیل میشود یا خود او با انتخابهایش علت روی دادن آنها است.
- رویدادهای زندگی؛ فشار مسئولیتها، اختلافات خانوادگی، مسائل شغلی
- ارزشهای فردی؛ میزان اهمیت دادن بر مسائلی خاص در زندگی و میزان تاثیرپذیری از آنها
- حمایت اجتماعی؛ حمایت جامعه، دوستان، خانواده در دوری فرد از افسردگی نقش بسزایی دارد.
- مهارت مقابله؛ مهارت فرد در مقابله با موقعیتهای پرتنش و استرسزا
- شخصیت؛ ویژگیهای شخصیتی در برخی از افراد مانند نوروتیسیسم آنها مستعد درگیری به بیماری افسردگی میکند.
درنتیجه افراد تجربیات متفاوتی خواهند داشت؛ گرچه در یک خانواده زندگی کنند و محیط یکسانی را داشته باشند. تمامی آنچه که بهعنوان تجربیات فردی از آن نام برده میشود میتوانند مستقیم یا غیرمستقیم در افسردگی موثر باشند.
اعتیاد، مسیری مستقیم برای ورود به گودال افسردگی!
بهگفته متخصصان روانشناسی و اعتیاد دو وضعیتی هستند که بهطور معمول با یکدیگر دیده میشوند. این دو وضعیت درصورت وجود در فرد یکدیگر را شدت میبخشند.
- علل مشترک؛ افراد به دلایل مختلفی بهسمت استفاده از مواد اعتیادآور میروند که depression یکی از آنها است.
- تاثیرات شیمیایی؛ تاثیرات شیمیایی مصرف مواد اعتیادآور بر مغز میتواند منجر به افسردگی شود. اما عدهای بهدلیل حس سرخوشی و کاهش حس منفی مصرف مواد به آن سمت میروند.
- مشکلات اجتماعی؛ بهدنبال اعتیاد افراد، مشکلاتی در جامعه برای این افراد ایجاد میشود که آنان را بهسمت افسردگی میبرد.
- مشکلات روانی؛ اعتیاد عوارض جانبی چون مشکلات روانی را برای افراد رقم میزند. مشکلاتی چون دوری از خانواده و مشکلات مالی و کاری که به افسردگی فرد میانجامد.
- سیکل افسردگی و اعتیاد؛ اعتیاد، افسردگی فرد را وخیمتر میکند و بهدنبال آن فرد برای کاستن حسهای منفی مصرف مواد را افزایش میدهد. سیکلی که پایانی ندارد.
درمان افسردگی ناشی از چنین منبعی به افرادی متخصص در هر دو زمینه نیاز دارد. چراکه درمانهای دارویی، روانشناختی و حمایتی را باهم نیاز دارد.
بیشتر بخوانید: درمان نگهدارنده برای ترک اعتیاد
افسردگی بیماری روانی که به ارث میرسد!
اینطور بهنظر میرسد که درصورت درگیری فردی به بیماری روانی depression، احتمال درگیری نسلهای بعدی به این بیماری وجود خواهد داشت.
- وراثت ژنتیکی؛ افزایش احتمال درگیری به بیماری افسردگی در فرد درصورت وجود سابقه بیماری در خانواده و اقوام.
- محیط خانوادگی؛ روابط درون خانوادگی نامطلوب میتواند در تقویت افسردگی فرد نقش داشته باشد.
- رفتارهای اجتماعی؛ عدم وجود رفتارهای حمایتی مرتبط با خانواده از فرد احتمال افسردگی شدید را زیاد میکند.
- تجربههای اجتماعی؛ تجربههای مرتبط با خانواده در تحمل ناکامیها و برخوردهای منفی میتواند منجر به افسردگی شوند.
- مدلهای رفتاری؛ فرزندان الگوهای رفتاری خود را از والدین تقلید میکنند، درنتیجه الگوبرداری از افسردگی آنان نیز برای فرزندان امکان دارد.
درصورت وجود سابقه افسردگی در اقوام فرد، تنها شانس درگیری در او افزایش مییابد و بهمنظور ابتلا حتمی نیست. درکل، فراهم ساختن محیط خانوادگی سالم و حمایت روانی و اجتماعی برای افراد درجهت کاهش احتمال افسردگی آنان عمل میکند.
استرس؛ عاملی موثر در ایجاد و تشدید افسردگی
در علم روانشناسی و علوم رفتاری بر رابطه بین depression و استرس اهمیت زیادی داده میشود. در این علوم استرس بهعنوان عاملی موثر در ایجاد و تشدید این بیماری در افراد معرفی شده است.
- استرس عامل موثره در افسردگی؛ رویدادهای ناگوار و فشارهای روانی که سبب افزایش سطح استرس در فرد میشود.
- تاثیرات روانشناختی استرس؛ استرس بر افکار، احساسات و رفتارهای فرد تاثیر میگذارد.
- تاثیرات فیزیولوژیک استرس؛ استرس سبب ترشح کورتیزول میشود. مغز تحت تاثیر طولانی مدت این هورمون تغییر و تحریک ساختار مغز را ناشی میشود.
- سیکل استرس و افسردگی؛ سیکل بین افسردگی و استرس، چرخهای بیپایان است.
استرس با تاثیراتی که بر مغز میگذارد میتواند ساختار او را تغییر و عملکرد آن را تحت تاثیر خود قرار دهد. یکی از این تاثیرات درگیر شدن فرد به بیماریهایی چون افسردگی است.
رابطهای میان مشکلات روانی و افسردگی برقرار است!
بین مشکلات روانی و افسردگی رابطهای برقرار است که در هر فرد بهگونهای خاص بروز پیدا میکند. این دو مفهوم با یکدیگر ارتباط دارند و در بسیاری موارد همراه هم دیده میشوند.
- تعامل میان مشکلات روانی و افسردگی؛ بهاینگونه که depression در فرد میتواند ناشی از مشکلات روانی مختلف باشد.
- تاثیرات مشترک؛ علائم افسردگی و بسیاری از مشکلات روانی میتواند یکسان باشد.
- نوعی از افسردگی؛ افسردگی میتواند بهعنوان عارضه مشکلات روانی دیگر در فرد ظهور کند.
- سیکل معکوس؛ بهاین مفهوم که افسرده شدن در فرد میتواند مشکلات روانی دیگر را تقویت کنند.
- تاثیرات فیزیولوژیکی؛ تاثیراتی که تشدیدی کننده مشکلات روانی است.
درنتیجه این دو عارضه اغلب همراه هم مشاهده میشوند یا یکی عارضه وجود دیگری در فرد است. درنتیجه برای درمان تشخیص و تخصص یک متخصص مورد نیاز است.
بیماریهای جسمی، عاملی در افزایش ابتلا به افسردگی!
براساس مطالعات انجام شده، مشخص شد که بین وجود بیماریهای جسمی و ابتلا به depression رابطهای وجود دارد. بهاین صورت که بیماریهای جسمی در فرد خطر ابتلا را افزایش میدهند. اما این تمام ماجرا نیست و افسردگی نیز بر بیماریهای جسمی تاثیرگذار است. وجود چنین رابطهای میتواند دلایل متعددی داشته باشند.
- عوامل ژنتیکی
- علل شیمیایی مرتبط با بیماریها
- عوارض روانشناختی بر عملکرد بدن
- اختلالات خواب
- کاهش فعالیتهای فیزیکی
- استرس مرتبط با بیماری
- تغییر شرایط زندگی
- تغییر در روابط اجتماعی
درنتیجه چنین فاکتورهایی است که این دو بر وجود یکدیگر اثر میگذارند و سلامت فرد را تحت الشعاع قرار میدهند.
روابط بین فردی چطور در افسردگی فرد تاثیر میگذارد؟
روابط بین فردی بهخودی خود depression را در فرد ایجاد نمیکند. بلکه مشکلاتی که در روابط بین فردی وجود دارد، سبب ابتلا فرد به این بیماری میشود.
- انزوا
- ناسازگاری در روابط
- فشارهای اجتماعی
- طلاق و ازدواج
- عدم ارتباط احساساتی
آنچه در چنین مواردی درجهت پیشگیری موثر خواهد بود، یادگیری مهارت مقابله با استرس و حمایت روانی است.
تصویری از یک زوج که دچار ناسازگاری در رابطه خود هستند.
مردان متفاوت از زنان افسرده میشوند!
تفاوتی که در depression زنان با مردان وجود دارد، به معلولهای متعددی وابسته است. در ادامه بهتعدادی از این تفاوتها در افسردگی مردان و زنان اشاره شده است.
- عوامل بیولوژیکی؛ تفاوت در ساختار مغز، هورمون و ژنتیک
- فرهنگ و نقش جنسیتی؛ فرهنگهایی که بر جنسیت مرد ارزش مینهند یا آن را کم ارزش میشمارند.
- روابط اجتماعی؛ زنان به روابط و حمایت اجتماعی بیشتری نسبت به مردان نیاز دارند.
- تجربههای زندگی؛ مسئولیتهایی که هر جنس برعهده دارد.
- مهارت مدیریت استرس؛ روشهایی که هر جنس برای کاهش سطح اضطراب خود بهکار میبرند.
ابتلا به این بیماری نهتنها در دو جنس مرد و زن، بلکه در افراد همجنس نیز متفاوت خواهد بود؛ چراکه علت وقوع متفاوت است.
افسردگی خفیف و شدید در مردان و زنان چه اظهاراتی را بروز میدهند؟
depression میتواند بهصورت طیفی از بدون تغییرات، خفیف تا شدید را در فرد ایجاد کند که هر یک از این درجات علائمی دارند.
علائم افسردگی خفیف
- افزایش سطح استرس و اضطراب
- احساس ترس
- خستگی و کم انرژی بودن
- اختلالات خواب؛ بیخوابی، خواب پریشان، خواب زیاد
- افزایش یا کاهش اشتها؛ افزایش یا کاهش وزن فرد
- کاهش تمرکز و حافظه
- انزوا
علائم افسردگی شدید
- افکاری مرتبط با خودکشی
- عدم علاقه نسبت به انجام فعالیتهای روزمره
- تغییرات شدید وزنی؛ مشکلات گوارشی
- تغییرات شدید در الگوی خواب
- درد؛ درد شدید بدن، سردرد
- اضطراب شدید
- انزوا اجتماعی
چنین علائمی در افراد مختلف می تواند شدت متفاوتی داشته باشد، اما آنچه اهمیت دارد تشخیص بهموقع چنین اظهاراتی در فرد است.
انواع افسردگی را بشناسید!
این اختلال روانی در افراد به صورتهای متفاوتی بروز پیدا میکند و اظهارات مختلفی را در آنها آشکار میسازد.
- افسردگی بالینی یا ماژور
- افسردگی مزمن
- افسردگی دورهای
- افسردگی دورهای بازگشتی
- افسردگی اساسی
- افسردگی مرتبط با بارداری
- افسردگی ناشی از بیماری
در تمامی این انواع، تشخیص و درمان افسردگی به تشخیص متخصصی در این حوزه نیاز دارد؛ چراکه شرایط متفاوتی دارند.
Major depression؛ افسردگی بالینی یا ماژور
در این نوع ابتلا به بیماری depression با علائم شدید آن همراه است، بهطوری که زندگی عادی فرد را تحت الشعاع قرار میدهد. این نوع از اختلالات روانی از انواع دیگر رایجتر است و علائم افسردگی در نوع ماژور شدتی عمیقتر را دارا است.
- افکار منفی
- احساس پوچی و بیارزش
- کاهش انرژی
- احساس خستگی مداوم
- کاهش تمرکز
- عدم توانایی در تصمیمگیری
- اختلالات در الگو خواب
- تغییر در وزن و اشتها
- احساس بیارادگی
- عدم احساس رضایت از انجام فعالیتهای مورد علاقه
این نوع از اختلال گرچه رایج بوده، اما نیاز به تشخیص و درمان تخصصی دارد. چراکه بر کیفیت زندگی و عملکرد فرد مبتلا تاثیر گذار است.
بیشتر بخوانید: روانشناسی بالینی چیست؟
Chronic depression؛ افسردگی مزمن
این نوع از بیماری تداوم بیشتری در فرد دارد. ممکن است بهصورت مداوم و بدون اظهارات قابل رویت در فرد مبتلا ظاهر شود. این نوع از بیماری بیشاز دو سال بهطول می انجامد و اظهارات آن میتواند بهشکل مداوم یا متغیر باشد. از آنجاییکه این نوع از بیماری پایداری بیشتری دارد، درمان آن نیازمند زمان بیشتری است.
Seasonal depression؛ افسردگی دورهای
همانطور که از نام این بیماری آشکار است، این نوع depression به شکل دورهای و فصلی در فرد ظاهر می شود. در فصولی چون پاییز و زمستان معمولا افراد بیشتر درگیر این نوع افسردگی میشوند.
- افزایش میزان خواب
- افزایش وزن و اشتها
- کم تحرکی
- کاهش انرژی
دلیل بروز چنین اظهاراتی در افراد درگیر این نوع از بیماری در این فصل سردی هوا، کاهش نور و کوتاه شدن طول روز است.
Recurrent depression؛افسردگی دورهای بازگشتی
فرد درگیر این نوع از بیماری depression، دورههای افسردگی را بهشکل دورهای تجربه میکنند که با دورههای بدون علائم میانگین دچار تغییر میشود. در طی آن چندین حمله مختلف در فرد رخ میدهد و هر حمله میتواند متفاوت از دیگری باشد. در بین این دورههای حمله، دورههای بدون علامت میانگین رخ می دهند.
- تغییر در روحیه
- تغییر انرژی
- تغییر افکار
- تغییر رفتار
دورههای حمله میتوانند دارای اظهاراتی شدید یا خفیف باشند که بهطور متناوب در طول زمان برای فرد رخ میدهند.
Dysthymia؛ افسردگی اساسی
این نوع از بیماری نوعی مزمن اما ملایم است و بهطور مداوم در طول چند سال ظهور پیدا میکند. افرادی که این نوع از depression را تجربه میکنند، اظهارات ملایمتری را تجربه میکنند. درنتیجه تاثیرات کمتری را نسبت به افرادی که بهنوع ماژور مبتلا هستند، تجربه میکنند. این افراد بر این باور هستند که این حالت افسرده بودن جزئی از شخصیت آنها است. درحالی که اینطور نیست و نیاز به معالجه و درمان دارد.
Postpartum depression؛ افسردگی مرتبط با بارداری
این نوع از depression را افراد معمولا به دوران پساز زایمان مربوط میدانند، اما در حین بارداری نیز فرد به آن مبتلا میشود. زمان ظهور آن در بانوان معمولا به هفتهها یا ماههای اول بعد از زایمان برمیگردد و تاثیرات مخربی بر فرد دارد. این نوع از افسردگی بسیار جدی بوده و تشخیص و درمان آن از اهمیت بالایی برخوردار است. درنتیجه درمان آن نباید پشت گوش انداخته شود؛ چراکه سلامت جسمی و روحی مادر و جنین را بهشدت تهدید میکند.
Depression due to illness؛ افسردگی ناشی از بیماری
بیانگر وضعیتی است که در آن فرد افسردگی را به عنوان اظهارات همراه با یک بیماری جسمی یا نورولوژیک تجربه میکند.
- دردهای مزمن
- اختلالات تغذیهای
- بیماریهای نورولوژیک
- بیماریهای قلبی و عروقی
- بیماریهای اندوکرینی
Depression ناشی از چنین بیماریهایی را باید جدی تلقی کرد؛ چراکه میتواند در روند درمان بیماری جسمی اختلال ایجاد کند.
درمان افسردگی خود را جدی بگیرید!
افسردگی از هر نوعی که باشد تاثیراتی را بر زندگی فرد اعمال میکند و کیفیت زندگی او را تحت الشعاع قرار میدهد. کوتاهی در درمان depression میتواند تاثیرات منفی را برای فرد بههمراه داشته باشد. اهمیت درمان افسردگی از این نظر مورد توجه قرار میگیرد که میتواند تاثیرات سوءای را برای فرد ایجاد کند.
- افزایش خطر بروز اختلالات جسمی
- پرورش افکاری منفی چون خودکشی
- کاهش کارایی فرد
- اختلال در روابط بین فردی
درنتیجه شناخت و درمان افسردگی بسیار پراهمیت بوده و نباید آن را کم ارزش تلقی کرد. لازم به ذکر است که درمان چنین بیماریهایی بهطور حتم نیازمند متخصص در این زمینه است. آرون بک، روانشناس تاثیر گذار در درمان افسردگی بیان میکند که افسردگی باید بهشیوهای یکپارچه و گسترده درمان شود. منظور آن است که در پروسه درمان افسردگی علائم روانی در کنار علائم جسمی درنظر گرفته شوند.
بیشتر بخوانید:
درمان افسردگی با طرحواره درمانی
متخصصان راههایی برای درمان افسردگی در هر نوعی را یافتهاند!
افسردگی بسته به نوع و شدتی که دارد، روشهای درمانی مختلفی را نیاز دارد. روشهایی که توسط متخصص روانشناسی یا روانپزشک مشخص میشود.
- درمان دارویی؛ استفاده از داروهای ضد افسردگی
- مشاوره روان شناختی
- نور درمانی؛ درمان افسردگیهای فصلی
- تغییر سبک زندگی
- درمان حمایتی؛ شرکت در گروههای حمایتی یا جلسات گروهی
- درمانهای مکمل یا جایگزین؛ مانند طب سوزنی، مکملهای گیاهی، مدیتیشن و یوگا
در استفاده از روشهای درمانی نیاز به توجه به نیازها و شرایط خاص فرد مبتلا را دارد تا نتیجه بخش باشد و بهبودی حاصل شود. درنتیجه برای رسیدن به نتیجه و پیشرفت در جهت بهبود بیماری فرد از متخصصین کمک بگیرید.
کلام آخر
Depression اختلالی روانی است که بهجهت تاثیراتی که بر کیفیت و نحوه زندگی فرد میگذارد، اهمیت بسزایی دارد. عوامل زیادی میتوانند در فرد منجر به ابتلا او به افسردگی شوند. درنتیجه باتوجه به علت، شدت و نوع آن نیز متفاوت خواهد بود. برخی از انواع افسردگی میتوانند مشکلات جسمی را شدت ببخشند و برخی نیز از اظهارات بیماریهای فیزیکی هستند.
همچنین در بسیاری موارد علائم افسردگی بسیار خفیف بوده و فرد گاها آن را به ویژگی شخصیتی خود نسبت میدهد. بههمین دلیل ممکن است بیماری او شدت بیشتری پیدا کند و عوارض خطرناکی را برای او ایجاد کند. درمان افسردگی باتوجهبه تاثیراتی که این بیماری در زندگی فرد دارد، تنها نیازمند تشخیص و توصیه متخصصین است.
دوره های روانشناسی مرتبط دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران ویژه روانشناسان، روان درمانگران، دانشجویان و مشاوران: