رویکرد درمان هیجان مدار یا درمان متمرکز عاطفی (Emotional Freedom Techniques) EFT شکلی از درمان کوتاهمدت است که هدف آن بهبود روابط زوجین از طریق احیای مجدد پیوند فیزیکی و عاطفی است. درمان هیجانمدار به زوجین، خانوادهها و افراد کمک میکند که به شیوهای صحیح با یکدیگر تعاملات داشته باشند. همچنین این تکنیک رواندرمانی بر نحوه ایجاد الگوهای ثابت در زندگی افراد تمرکز دارد.
درمان متمرکز بر هیجان، احساسات و واکنشهای تازهای را در طرف مقابل ایجاد میکند که در تقویت روابط موثر است. مطالعه این مقاله به شما کمک میکند که با کاربردها، تکنیکها و مراحل درمان این روش رواندرمانی بیشتر آشنا شوید.
اگر شعاری برای رویکرد رهایی هیجانی EFT وجود داشته باشد، این است: «مرا محکم نگهدار». این درمان با تکیه بر تحقیقاتی که از نظریهی دلبستگی حمایت میکنند، امنیت حاصل از پیوند با شریک عاطفی را به عنوان بهترین اهرم برای تغییر در یک رابطهی ناکارآمد و منبع ضروری رشد زوج و خود فرد میداند.
به طور خلاصه، عشق دگرگونکننده است. احیای پیوندهای عاطفی شرکا را قادر میسازد تا از نظر فیزیکی و روانی آزاد و پاسخگوی یکدیگر باشند تا بتوانند یک رابطهی حمایتی و رضایتبخش متقابل را در لحظه و برای آینده ایجاد کنند.
کاربرد درمان هیجانمدار
Emotionally Focused Therapy یا درمان مبتنی بر هیجان کاربردهای متنوعی دارد. اکثر زوجین از این روش برای حل مشکل تعامل خود با یکدیگر استفاده میکنند. البته امروزه این شیوه درمان برای خانواده و تکتک افراد نیز کاربرد دارد. این درمان روانشناسی با تکیه بر کنترل احساسات و هیجانات به ارتقای هویت فردی افراد و آگاهی عاطفی آنان کمک میکند. EFT برای حل مشکلات زیر کاربرد دارد:
- مشکل عدم اعتماد به همسر
- اضطراب و استرس
- بحث و دعوا
- مشکل عدم صمیمیت و دلبستگی
- ترس از تغییر شیوه زندگی
- افسردگی
- مشکل تروما یا ضربه روحی
- اختلال در اشتها
- مشکلات شخصیتی
رواندرمانگران از طریق درمان هیجانمدار به مشکلات پنهان در روابط زناشویی و خانوادگی افراد پیمیبرند. از طریق این درمان، درگیریهای ذهنی افراد شناسایی میشود و راهکارهای مفید برای حل آنها ارائه خواهد شد. این روش به افراد کمک میکند که دلایل هیجانات خود را کشف کنند و قادر به کنترل احساسات و تجربه آنها باشند.
درمان هیجان مدار EFT کاربردهای بسیار دیگری نیز دارد زیرا به طور مستقیم انزوای عاطفی را هدف قرار میدهد که اعتقاد بر این است که هستهی بسیاری از اشکال پریشانی روانی است.
به عنوان مثال تصور میشود که ترس از دست دادن و قطع ارتباط زیربنای بسیاری از موارد افسردگی و اضطراب و تجارب تروما است. این درمان همچنین برای ترمیم پیوندهای خانوادگی در مواردی که روابط والدین و فرزند دچار مشکل شده است نیز استفاده میشود.
هدف از رویکرد هیجان مدار
EFT مخصوصاً زمانی مفید است که زوجها با ناراحتی عاطفی به مشاوره میروند یا آنقدر احساس بیگانگی میکنند که ممکن است باور کنند که این رابطه غیرقابلجبران است.
آنها ممکن است احساس خشم شدید، ترس، اندوه، از دست دادن اعتماد یا احساس خیانت را در رابطهی خود ابراز کنند.
تصور میشود که این احساسات منفی قوی، ابراز اعتراض و ناامیدی به دلیل از دست دادن ارتباط و احساس رها شدن جسمی و عاطفی ناشی از آن است.
همچنین اعتقاد بر این است که آنها احساسات ترس، درماندگی و دوستنداشتنی بودن را که هنگام گسسته شدن پیوندها ایجاد میشوند را پنهان میکنند.
این رویکرد همچنین برای زوجها و افرادی که در ابراز احساسات مشکل دارند یا معتقدند انجام این کار نشانهی ضعف است نیز مفید است.
از سوی دیگر، EFT به کسانی که در تنظیم احساسات مشکل دارند کمک میکند. اعتقاد بر این است که واکنش شدید آنها به علت هشدارهای احساسی ناشی از ترس از رها شدن است.
در درمان فردی، درمانگر یک اتحاد و پیوستگی امن با بیمار ایجاد میکند که به پناهگاه امنی برای کاوش و بیان عاطفی تبدیل میشود.
هدف به زوجین در درمان هیجان مدار؛ این کار به زوجین اجازه میدهد تا احساسات عمیق خود را نسبت به یکدیگر و آن چه از شریک زندگی خود نیاز دارند ابراز کنند.
دوره های روانشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران با مدرک معتبر:
دوره زوج درمانی هیجان مدار EFCT
4 تکنیک درمان هیجانمدار
در ادامه شما را با مهمترین تکنیکهای هیجانمدار آشنا میکنیم.
1. شناسایی مشکلات و گرههای کور زندگی
در این تکنیک رواندرمانگران به مراجعهکننده کمک میکنند که تصاویر ذهنی و خاطرات خود را بازگو کنند. در اینصورت، قادر به باز کردن گرههای کور در زندگی افراد و تغییر مسیر هیجانات آنان خواهند بود.
2. شناسایی الگوی ذهنی هیجانات
یکی دیگر از تکنیکهای موثر در کنترل احساسات، شناسایی طرحوارههای هیجانی است. هر فرد در مواجهه با هیجانات ناخوشایند در طول زندگی رفتار متفاوتی از خود بروز میدهد. بههمیندلیل، راههای کنار آمدن با هیجان نیز برای افراد متفاوت است.
درمانگران با استفاده از این تکنیک به افراد کمک میکنند که ساختار شناختی هیجانات ناکارآمد در ذهن خود را شناسایی و آنها را تغییر دهند. به عنوان مثال شرم از داشتن احساسات و اصرار زیاد به منطقی بودن یکی از این مشکلات است که افراد را به سمت سرکوب هیجان سوق میدهد. شناسایی این الگوهای ذهنی و تغییر آنها از تکنیکهای درمان هیجانمدار است.
3. آگاهیبخشی در مورد هیجانات
این تکنیک توسط رواندرمانگران به مراجعهکنندگان ارائه میشود که آنان با انواع هیجانات و جلوههای آنها آشنا شوند. همچنین مراجعهکنندگان با این تکنیک میآموزند که چگونه هیجانات اولیه خود را شناسایی و آنها را به هیجانات ثانویه تبدیل کنند. این سطح از آگاهی هیجانی موجب درک و تجربه بهتر هیجانات اولیه میشود.
4. تکنیک نگارش هیجانات
اگر افراد مشکلاتی که موجب هیجانات منفی آنان شدهاست را یادداشت کنند، سریعتر به آرامش خواهند رسید. این افراد باید در نوشتن جزئیات حادثه دقیق باشند که بتوانند به هیجان خود معنا ببخشید. این تکنیک در طولانی مدت موجب کاهش احساسات و هیجانات منفی خواهد شد.
مراحل درمان رویکرد هیجانمدار
این درمان در ۹ مرحله متفاوت انجام میشود که در ادامه آنها را عنوان میکنیم:
- در مرحله اول مشکلات مهم شناسایی میشوند.
- مرحله دوم درمان مربوط به تشخیص الگوهای منفی تعامل و موثر در ایجاد اختلافات است.
- در مرحله سوم درمان هیجانمدار، ترسها و هیجانات منفی ناشی از دلبستگی افراد شناسایی میشوند.
- رواندرمانگر در مرحله چهارم به افراد کمک میکند که الگوهای منفی تعامل، ترسها و هیجانات خود را درک کنند.
- مرحله پنجم مربوط به بیان نیازها، احساسات و دلبستگی عمیق افراد میشود.
- در مرحله ششم افراد یا زوجین توسط رواندرمانگر در مییابند که چگونه نیازهای شریک احساسی و هیجانات او را درک کنند و بپذیرند.
- مرحله هفتم این درمان به افراد کمک میکند که با گفتوگوی مسالمتآمیز، احساسات و مشکلات خود را مطرح کنند. مرحله 7 درمان هیجانمدار مربوط به بیان احساسات است.
- رواندرمانگران در مرحله هشتم به مراجعهکنندگان روشهای ارتباطی صحیح با شریک زندگیشان را میآموزند که از طریق گفتوگو راهحلهای جدید را امتحان کنند.
- در مرحله نهم یا مرحله آخر درمان نیز زوجین میآموزند که چگونه قادر به پیادهسازی مهارتها و الگوهای تعاملی جدید در زندگی واقعی خود باشند.
چند جلسهی اول معمولاً به تنش زدایی از واکنش عاطفی و ناراحتی زوجها اختصاص دارد. زوج ها یاد میگیرند که الگوهای واکنش عاطفی خود را گسترش دهند تا بتوانند نیازهای شریک زندگی خود را بشناسند و به آنها پاسخ دهند.
مرحلهی دوم درمان به بازگرداندن پیوند عاطفی عمیق بین زوجین اختصاص دارد. هدف درمان، ایجاد احساس امنیت است که به آنها اجازه میدهد تا آسیبپذیریهای خود را به اشتراک بگذارند، احساس راحتی برای یکدیگر فراهم کنند و به عنوان پایگاهی امن برای کاوش در جهان و رشد فردی و مشارکتی عمل کنند.
نحوه عمل رویکرد درمان هیجان مدار
EFT بر اساس شواهدی عمل میکند که نشان میدهند احساسات، لوازم جانبی تجربیات انسانی نیستن، بلکه اصول زندگی ما را سازماندهی میکنند.
ابراز اشتیاق و اندوه در انزوا، ابزار قدرتمندی برای برانگیختن ارتباط ازدسترفته و پاسخگویی شریک عاطفی است.هنگامی که این ارتباط برقرار شود، به منبعی تجدیدپذیر از آسایش متقابل تبدیل میشود
که مانند یک سپر از فرد در برابر استرسهای زیاد زندگی محافظت میکند، سپس زوجها میتوانند مشکلات خود را حل کنند.
با راهنمایی درمانگر، زوجها به سمت کشف نیاز برآورده نشده برای صمیمیت که در خشم یا بیگانگی آنها نهفته است هدایت میشوند.
به اشتراک گذاشتن این آسیبپذیری نه تنها دری جدید را به روی گفتگوی یک زوج باز میکند، بلکه فرصتهای فوری برای ابراز مهربانی را نیز ایجاد میکند. دکتر سو جانسون که به همراه دکتر لزلی گرینبرگ EFT را توسعه داده است، میگوید:
«پاسخگویی عاطفی_ وفق یافتن و حمایت از دیگری_ عنصر کلیدی تعیینکنندهی عشق است.
پروتکل رویکرد درمان هیجان مدار
در رویکرد هیجانمدار معمولاً انتظار میرود دورهی درمانی شامل هشت تا بیست جلسه و یک بار در هفته باشد. پس از گرفتن شرح حال از زوجین، درمانگر الگوهای تعامل آنها را مشاهده میکند.
از زوجها خواسته میشود تا مبرمترین و فشارآورترین مسائل خود را شناسایی کنند. از طریق مشاهده، گوش دادن و پرسش، درمانگر ترسها و ناامنیهای ناگفتهای را که زمینه ساز الگوهای تعامل منفی هستند را درک میکند.
چند جلسهی آخر دستاوردهای جلسات قبلی را تثبیت میکنند. به عنوان مثال، با بازسازی سیستم حمایت متقابل آنها، معمولاً از زوجها خواسته میشود تا در مورد یک مشکل قدیمی یا جاری بحث کنند تا بتوانند راهحلهای جدیدی ایجاد کنند. بیماران به جای قطع ارتباط در مواجهه با مشکلات، به تمرین آرامش و ارتباط میپردازند، زیرا نیازهای عاطفی واقعی که قبلا الگوهای منفی آنها را هدایت میکردند، درک میشوند.
یک درمانگر EFT فقط یک ناظر نیست، بلکه یک شرکتکنندهی فعال در درمان است. بخش بسیار مهمی از درمان این است که رفتارهای دوریکننده مانند خشم یا کنارهگیری را نه بهعنوان آسیبشناسی، بلکه بهعنوان درخواستهای نادرست برای برقراری ارتباط، دوباره چارچوببندی کنیم.
بیشتر بخوانید:
زوج درمانی هیجان مدار (EFCT) چیست؟
در یک درمانگر متمرکز بر عاطفه به دنبال چه چیزی باشیم؟
مانند سایر درمانگران، درمانگران EFT برای گوش دادن همدلانه به مشکلات بیمار، دیدن دیدگاه طرفین در یک رابطه و تشخیص نقاط اغلب پنهان تعارض و منابع آنها آموزش دیدهاند.
آنها در قالببندی مجدد مشکلات مهارت دارند تا همهی طرفین هدف مثبت را حتی در منفیترین رفتارها ببینند. چارچوببندی مجدد برای کمک به زوجین در یافتن راههای بهتر برای درک یکدیگر و ارتباط با شریک زندگی خود بسیار مهم است.
توصیه میشود به دنبال درمانگری باشید که نه تنها آموزش گستردهای را گذرانده است، بلکه تجربهی استفاده از EFT را برای درمان بیمارانی که با نگرانیهایی مانند شما مواجه هستند، داشته باشد. مانند تمام انواع درمان، یافتن یک درمانگر EFT که با او احساس راحتی کنید، مهم است. به دنبال کسی باشید که بتوانید با او ارتباط شفاف و حس خوبی برقرار کنید.
بیشتر بخوانید: خود دلبستگی اجتنابی چیست؟
جمع بندی
درمان متمرکز بر هیجان، تجربیات و واکنشهای عاطفی را در جلو و محور درمان قرار میدهد. این نظریه مبتنی بر نظریهی دلبستگی و اهمیتی است که برای ارتباط با دیگران به عنوان منبع احساس راحتی و امنیت و وسیلهای برای رشد و توسعه قائل است.
ممکن است کسانی که در حال حاضر با آنها احساس بیگانگی میکنیم، نسبت خونی نیز با ما داشته باشند.
نیاز ما به دیگران در مغز ساخته شده است. فقط ارتباط، میتواند احساس ایمنی را برای رشد، ریسک، توسعه و کشف جهان به ما بدهد. در غیاب آن، سیستم عصبی برانگیخته میشود و انسانها در معرض خطر، اجتناب از خطر و احساس درماندگی قرار میگیرند، که به گفته EFT، این عوامل خطر کلیدی برای همهی مشکلات سلامت روان هستند.
فرقی نمیکند که در زوجدرمانی با شرکای عاطفی واقعی کار کنید و یا این که در درمان فردی بازنمایی ذهنی روابط داشته باشید، در هر صورت EFT ماهیت ارتباطات شما و احساساتی که ایجاد میکنند را بررسی میکند.
درمان متمرکز بر هیجان به افراد کمک میکند تا به طور فعال این روابط را بازسازی کنند تا راه را برای تجربیات جدید و مفیدتر هموار کنند.
با وجود تمام ریشههای این رویکرد در نظریه دلبستگی، EFT با واقعیت روابط موجود و احساساتی که ایجاد میکنند بسیار کار میکند.
بیماران متوجه میشوند که چگونه الگوهای تعامل منفی آنها، معمولاً با ترس از دست دادن که مربوط به دلبستگی است، مرتبط هستند. تحت هدایت درمانگر، آنها یاد میگیرند که آشکارا دربارهی ترسهای خود بحث کنند، نیازهای دلبستگیای که پشت ترسهایشان پنهان میکنند را شناسایی کنند. و بهجای اینکه از خود فاصله بگیرند، از آسیبپذیریهای خود برای نزدیک شدن به یکدیگر استفاده کنند.از این طریق، آنها به راحتی میتوانند مشکلات زندگی را با یکدیگر حل کنند.
هدف از درمان هیجانمدار یا EFT رهنمود کردن افراد به سمت دلبستگی ایمن است. از این طریق زوجین و خانوادهها میآموزند که هیجانات فردی خود را راحتتر کنترل کنند و از این طریق موجب ایجاد حس امنیت و حمایت در همسر یا اعضای خانواده خود شوند.
جلسات درمانی نیز در 9 مرحله انجام میشود که در هر مرحله علل مشکلات شناسایی خواهند شد. سپس زوجین الگوهای رفتاری و هیجانی درست را آموزش میبینند که پاسخگوی نیازهای احساسی شریک زندگی خود باشند.
بیشتر بخوانید:
اسکیما تراپی یا طرحواره درمانی هیجانی چیست؟